نوستالژی جاری در قطعه «پسرم» چاووشی + ویدئو
تاریخ انتشار: ۹ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۹۳۱۶۶۲
صراط:
تعریف موسیقی پاپ با معدود کارهایی نو در حال ارائه بازتعریفی از موسیقی پاپ است و انگار به دنبال کسب اعتبار و آبروی از دست رفته خود میگردد. هر پدیدهای از فقدانی رنج میبرد. موسیقی اصیل ایرانی از جایگاهی فاخر برخوردار است لیکن در انزوا و گوشهای دور از هیاهوی موسیقیهای روز در دل تک شنوندگان پرمایه و بعضا گعدههای روشنفکری از غم ثقالت رنج میبرد و پاپ سرمستِ شکالتِ ظاهری و مغموم پوپولیته از پاپیستهایی که حق خود را بیشتر از آنچه که امروزه تنها به عنوان هابی و سرگرمی و بزن و بکوب و اسلَب استیک از آن تلقی میشود میدانند و آن شور و شلوغی و پرطرفداری را برایشان بیارزش کرده است و محسن چاوشی همچنان که بارها در این کلیپ خود را صدا میزند، هم به مرحله غمخوردن رسیده و دیگر از شهرت هیاهوی صِرف آنچنان شاد و سرمست نمیشود و گیرایی اوایل را برایش ندارد و کارها و محتوای کلامش نشان از همین دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش فارس غمی سربلندانه در آهنگ و صدای محسن چاوشی با چاشنی نوستالژی، همه با گرهی به تصویر اذان موذنزاده درمیآمیزد و نتیجهای متبوع و مطلوب در آخر که با کاستههای الکتریک گیتار تاثیرگذارتر میشود.
یکی از قدمهایی که محسن چاوشی برداشت و نشان از سیر صعودی و بلوغ فکری هنریاش داشت خلق آلبومی با عنوان «من خود آن سیزدهم» بود که در آن از اشعار بزرگانی چون مولانا، وحشی بافقی، خیام، بابا طاهر و شهریار بهره برد یا در آلبوم «امیر بیگزند» که از اشعار شاعران جوانی چون «حسین صفا» در کنار بزرگانی همچون سعدی و مولانا استفاده کرد.
«پسرم» نام کاری به خوانندگی و آهنگسازی خواننده نامدار این روزهای موسیقی پاپ «محسن چاوشی» است. این اثر را موسسه هنری مأوا تولید کرده که از زیرمجموعههای سازمان فرهنگی اوج است.
کلید واژه ایران آنچنان که از حنجره محسن چاوشی برون میآید احساسات شنونده را متاثر و درگیر میسازد پس از آن کلیدواژه «اذان موذنزاده» و بهره از جناسهایی همچون «دل تنگم خونه/ دل خونم مسته» و تلفیق درست ملودی و کلام، تاثیرگذاری احساسی را توام با نوستالژی به گیرایی اثر میافزاید.
گیتار الکتریک با نوازندگی «عادل روحنواز» با جملاتی که به بهترین نحو در خدمت فضاسازی مینیمال اورتورها قرار گرفته، نقش خود را تا به آخر برهمین روایت پیش میبرد.
یکی از ویژگیهای کلام این اثر گستره جغرافیایی بهره گرفته شده در آن است که از هر نقطه از ایران میتوان با آن ارتباط برقرار کرد و گره زدن رمضان و هنر و شجریان و حتی چاوشی که همه این عناصر را میتوان یکجا در این اثر شنید و متاثر شد.
همچنان که از شعر برمیآید یکی از نیات اثر تاکید بر زیستن در مملکت خود است و به نوعی اشارهای مستقیم بر نکوهیدن مهاجرت دارد. تصاویر فرودگاه بینالمللی امام خمینی (ره) و ساک و سفر و مسافری مردد که این تردید در بازی هنرپیشه با لحن و صدای خواننده درمیآمیزد، غربت را فریاد میزند. به نوعی نکوهشی به فرار مغزها نیز محسوب میشود. و در آخر ویدیو جوان بلیت سفر خود را پاره کرده و قید غربت را زده و تصمیم ادامه زندگی در مملکت خویش میگیرد.
«آخه من کجا برم رمضوناش رنگِ ربنای مستِ شجریان باشه؟ یا موذنزاده اذان افطارش جادوی خلوتی شهر تهران باشه؟...» این مصراع که به دنبال تریل(سه بر دو) سایدرام که ریتم را درهم میشکند، به میان میآید حس نوستالژیک اثر را دوچندان میکند. این بخش از کلام به عنوان «کُروس» یا همان «ترجیعبند» چند بار در کلیت آهنگ تکرار میشود. جالب اینکه سه ضلع مثلث آهنگسازی، ترانه و خوانندگی اثر را خود محسن چاوشی خلق کرده و نشان از ذوق این هنرمند دارد.
البته قطعا چنانچه در این اثر حرفهایتر برخورد میشد و سه عنصر ترانه، آهنگسازی و خوانندگی را سه نفر با حرفه تخصصی در حوزه خود خلق میکردند، حتما با اثری باکیفیتتر و مطلوبتر مواجه بودیم. هرچند چاوشی با تجاربی که اندوخته توانسته اثری درخور خلق کند لیکن همیشه بدین شیوه آثار خوب و استاندارد خلق نخواهد شد.
به عنوان نمونه همانجا که شاعر میگوید «موذنزاده اذان افطارش جادوی خلوتی شهر تهران باشه...» و بعد از آن میگوید «بچه غمگین شطِ خرمشهرم که تموم دنیاش، قد آبادانه دل تنگم خونه، دل خونم مسته سرخی خورشیدِ غروب هرمزگانه»، «دل خون» و «غروب هرمزگان» و «دل تنگم» که یکباره به کلامی ورود میکند که تا پیش از این از حس نوستالژیای دم میزند که چیزی نمیتواند جای آن را پر کند و به نوعی دلبستگی به میهن را نشان میدهد و اینجا این واژگان سراسر ناامیدی، سنخیتی با ساختار کلی کلام و آن امید و نوستالژی شیرین مصراعهای پیشین ندارند و اینجاست که اگر چاوشی از شاعری حرفهای بهره میجُست شاید کمتر از این تناقضها در اثرش دیده میشد.
حال از جنبه فنی موسیقایی که بنگریم، یکی از دلایلگیرایی و سوزناکی قطعه بهره از گام «لا مینور»(گام کوچک) که معادل آواز «اصفهان» در موسیقی اصیل ایرانی است بخصوص همین تونالیته لا مینور که نسبت به دیگر گامها از این نوع همچون «رِ مینور» یا «سی مینور» از گیرایی و سوز بیشتری برخوردار است و جملات الکتریک گیتار در این مایه، آواز و تونالیته شنیدنیتر است که همین باعث بهره بسیار بالای آهنگسازان از «لا مینور» است که بر جذابیت این قطعه افزوده است.
خَشِ صدا محسن چاوشی یکی از برگهای برنده این خواننده موسیقی پاپ است که گیرایی خاصی به آثارش میدهد. البته این خواننده در موسیقی تمامیتخواه و توتالیتر است و از جنبه حساسیت میتوان این تمامیّتخواهی را در مراحل اولیه، مثبت ارزیابی کرد چراکه همواره نسبت به کلام و آهنگ و ارکستراسیون و تنظیم آثارش دغدغه داشته و دارد و میزان خطای او را کاهش میدهد لیکن همیشه باید به این امر نیز اهتمام ورزد که این خصلت در او افراطی نشود و بداند که باید با موسیقی حرفهای برخورد کرد و هر بخش را به متخصصش سپرد چراکه به شدت در درازمدت بر آثار او تاثیر منفی خواهد گذاشت و به تدریج به «مگالومانیا» که نوعی بیماری روانی از شاخه «گرَندیوس دِلوژنز» یا «هذیان خود بزرگبینی» است، منتهی خواهد شد. در آن صورت به نقطهای خواهد رسید که خود را در شعر سرائیدن و آهنگسازی و خوانندگی سرآمد همه میداند و آن روز، روز مرگ هنرمند است.
در آخر، فایل تصویری ویدیو کلیپ «پسرم» به خوانندگی محسن چاوشی را اینجا میتوانید مشاهده کنید:
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیمنبع: صراط نیوز
کلیدواژه: محسن چاووشی فرار مغزها صراط
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.seratnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صراط نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۹۳۱۶۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرنوشت تلخ و هولناک مرد گمشده
رییس پلیس آگاهی پایتخت از دستگیری عاملان قتل مرد گمشده خبر داد.
به گزارش مشرق، سردار علی ولیپور گودرزی رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: اواخر اسفندماه سال گذشته، مرد جوانی به اداره چهارم پلیس آگاهی مراجعه کرد و هنگامی که مقابل کارآگاهان قرار گرفت، گفت، چند روزی میشود برادرم بهنام محسن که بهصورت مجردی در خانهاش زندگی میکند، ناپدید شده است و تلفن همراهش نیز خاموش است، ساعتی پیش نیز دوست برادرم تماس گرفت و مدعی شد که محسن یک نفر را به قتل رسانده است و برای اختفای جسد و معدوم کردن مقداری مشروبات الکلی، به کمک نیاز دارد!
رئیس پلیس آگاهی پایتخت افزود: تیمی از کارآگاهان اداره چهارم پلیس آگاهی (ویژه فقدان) تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند و در نخستین گام دوست فقدانی را بهنام آرش هدف بازجویی قرار دادند؛ او در اظهارات ضدونقیضی گفت، هنگامی که محسن از طریق تماس تلفنی درخواست کمک کرد، به خانهاش رفتم اما فقط مشروبات الکلی را معدوم کردیم؛ جسد را ندیدم به هیچ عنوان نیز قبول نکردم که آن را مخفی کنم!
این مقام ارشد انتظامی عنوان کرد: در این شاخه از تحقیقات اقدامات اطلاعاتی کلید زده شد که مشخص شد چند روز قبل از اینکه فقدانی محسن اعلام شود از کارت بانکیاش در یک مغازه مصالحفروشی بشکه خریداری شده است که همین سرنخ کافی بود تا گرهای از این پرونده مرموز باز بشود.
وی متذکر شد: طولی نکشید که کارآگاهان سراغ مغازه مصالحفروشی رفتند و با بازبینی دوربینهای مداربسته متوجه شدند زن جوانی این بشکه آبیرنگ را خریداری کرده است که در ادامه اقدامات اطلاعاتی حاکی از آن بود که زن جوان نامزد آرش است!
سردار گودرزی ادامه داد: همین کافی بود تا آرش و نامزدش با دستور قضائی دستگیر شوند؛ زن جوان در همان بازجوییهای اولیه گفت، چند وقت قبل با آرش نامزد کردم؛ برای خرید لوازم بهسمت جنوب تهران رفتیم اما او ناگهان ترمز کرد و بهبهانه اینکه جای پارک نیست یک کارت بانکی به من داد و درخواست کرد به مغازه مصالحفروشی بروم و یک بشکه بخرم؛ پس از اینکه خرید را انجام دادم بشکه را داخل صندوق عقب گذاشتیم و بهسمت خانه محسن رفتیم؛ در آنجا آرش تنهایی با بشکه به خانه مورد نظر رفت و بیست دقیقه بعد به پایین آمد!
این مقام ارشد انتظامی عنوان کرد: با قوت گرفتن فرضیه به قتل رسیدن محسن توسط زن و مرد جوان، تجزیه و تحلیلهای اطلاعاتی بهصورت ویژهای توسط کارآگاهان کلید زده شد و بررسیها نشان میداد که اوایل فروردینماه امسال، جسد سوخته یک مرد در داخل یک بشکه آبیرنگ در گردنه برگجهان منطقه لواسانات به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰، گزارش داده شده بود که با اعلام این خبر، تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل حادثه شدند و با تحقیقات میدانی پی بردند که مرد جوانی به قتل رسیده است و عاملان جنایت، جسد را بههمراه محلول اسید داخل بشکه قرار داده و پس از انتقال به ارتفاعات گردنه برگجهان پا به فرار گذاشتهاند.
وی افزود: با توجه به شباهت سرنخهای موجود داخل پرونده فرد فقدانی و جسد کشفشده در لواسانات، خانواده محسن برای آزمایشهای DNA راهی پزشکی قانونی شدند که از سوی پزشکی قانونی مشخص شد که جسد سوخته متعلق به محسن است؛ از سوی دیگر اقدامات فنی نشان میداد که آرش با پسر جوانی برای از بین بردن جسد بهصورت پیامکی در ارتباط بوده است.
سردار گودرزی ادامه داد: در مرحله بعدی، کارآگاهان پسر جوان را بازداشت کردند که او در جریان بازجوییها گفت، آرش مرتکب قتل شده است؛ او چندی قبل به من زنگ زد و درخواست کرد بهازای دریافت پول یک جسد را از بین ببریم؛ بهخاطر همین به آدرسی که فرستاده بود رفتم، جسد و محلول اسید را با کمک یکدیگر داخل بشکه آبیرنگ قرار دادیم، پس از آن بهتنهایی بشکه را به ارتفاعات گردنه برگجهان بردم و بلافاصله فرار کردم.
رئیس پلیس آگاهی پایتخت ادامه داد: پس از تکمیل پازلهای پرونده و اعترافات پسر جوان و نامزد آرش به جرم خود، آرش همچنان منکر هرگونه ارتکاب جنایت بوده و به قتل اعتراف نکرده است اما تحقیقات جنایی همچنان ادامه دارد.
وی خاطرنشان کرد: با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضائی، متهمان برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفتند.